freight


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
freight

بار( کشتى)،محموله ،قيمت حمل ،کرايه کردن ،کرايه کشتى ،هزينه حمل ،(کرايه حمل کالا باکشتى يا کاميون و غيره)،کرايه کشتى ،بار کشتى ،باربرى ،گرانبار کردن ،حمل کردن ،غنى ساختن
قانون ـ فقه : حمل کردن
بازرگانى : هزينه حمل ،وسيله حملى که از نظر قيمت مناسب است ولى کند عمل ميکند
علوم نظامى : ارسال بار با هواپيما يا کشتى

 
کلمات مرتبط(40) 

 
 
@@freight