gird


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
gird

ضربه شديد،اظهارنظر شديدوتند،حلقه ،کمربند بستن ،بستن ،احاطه کرده ،محاصره کردن ،نيرومندکردن ،اماده کردن ،محکم کردن
معمارى : سيخ

 
کلمات مرتبط(3)