glide


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
glide

حمله با سر دادن شمشير روى شمشير حريف ارام دويدن براى فشار نهايى ،سر خوردن ،خرامش ،سريدن ،اسان رفتن ،نرم رفتن ،سبک پريدن ،پرواز کردن بدون نيروى موتور،خزيدن
ورزش : چرخش به دور ميله بارفيکس
علوم هوايى : سرخوردن

 
کلمات مرتبط(6)