go about


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
go about

گشتن ،دور زدن ،تغيير جهت دادن ،(مج ).شايع بودن ،تقلا کردن ،مشغول شدن به
علوم مهندسى : تغيير جهت دادن
علوم دريايى : - tack 2

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(go about):




بازگشت به واژه go about



about 
 go