grudge


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
grudge

بى ميلى ،اکراه ،بيزارى ،لج ،کينه ،غرض ،بخل ورزيدن ،لجاجت کردن ،غبطه خوردن بر،رشک ورزيدن به ،غرغر کردن
قانون ـ فقه : کينه
ورزش : ديدار دو رغيب ديرين

 
کلمات مرتبط(4)