با دست عمل کردن ،دست داشتن دسته ،نگهدارنده ،اداره کردن بازى ،مددکارى بوکسور،سيم بين چکش و دستگيره( پرتاب چکش)،دستگيره جابجا کردن ،قبضه شمشير،وسيله ،لمس ،احساس بادست ،دست زدن به ،بکار بردن ،سرو کارداشتن با،رفتار کردن ،استعمال کردن ،دسته گذاشتن علوم مهندسى : ضامن دستگيره کامپيوتر : گيره معمارى : دستگيره قانون ـ فقه : خريد و فروش کردن ورزش : سيم بين چکش و دستگيره علوم نظامى : دستکارى کردن علوم دريايى : مانور کردن کلمات مرتبط(23)