handling


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
handling

دستکارى کردن ،کار کردن با،بررسى ،لمس ،رسيدگى ،اداره( کردن)
بازرگانى : جابجايى
ورزش : خطاى دست
علوم نظامى : دست به دست کردن

 
کلمات مرتبط(21)