hang


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
hang

توپ هوايى ،اويزان کردن ،بدار اويختن ،مصلوب شدن ،چسبيدن به ،متکى شدن بر،طرزاويختن ،مفهوم ،ترديد،تمايل ،تعليق
ورزش : قرار گرفتن گوى گلف در سرازيرى دويدن اهسته تر از حد انتظار اسب اويزان

 
کلمات مرتبط(37)