heavily
Heavy
heavily
težak
teško
polako
Free for individual usage/Besplatan za osobnu uporabu
heavily
HEAVILY
PESANTEMENTE. FATICOSAMENTE. ASSAI. DURAMENTE. FORTEMENTE. DENSAMENTE
heavily
[.adv]: به سنگينى ، زياد ، باافسردگى ، به زحمت ، به سختى
واژه هاى شامل heavily ـ (2)
heavy
[.adj. & n]: گزاف ، شديد ، گران ، و زين ، زياد ، سخت ، متلاطم ، کند ، دل سنگين ، تيره ، ابرى ، غليظ ، خواب الود ، فاحش ، ابستن ، باردار
{معمارى}: پرزور
{ورزش}: گوى سريع که نزديک دروازه مى افتد ، مسير پر از گل چسبنده
واژه هاى شامل heavy ـ (62)