heel


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
heel

توپ را با پاشنه پا رد کردن( رگبى)،قسمت عقبى بدنه قايق ،کج شدن قايق از يک طرف ،پاشنه در،چرخيدن ،مهميز،در پاشنه قرارگرفتن ،کجى ناو،پاشنه ناو،پشت سم ،(درجمع )پاهاى عقب( جانوران)،ته ،پاشنه کف ،پاشنه جوراب ،پاشنه گذاشتن به ،کج شدن ،يک ور شدن
علوم مهندسى : پس مانده
عمران : پاشنه پى ديواره حائل يا سد
معمارى : پاشنه سد
ورزش : قسمت بالايى بدنه تفنگ درحال هدفگيرى
علوم نظامى : زاويه ميل ناو

 
کلمات مرتبط(15)