hook


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
hook

چنگک ،(مج ).دام ،تله ،ضربه ،بشکل قلاب دراوردن ،کج کردن ،گرفتارکردن ،بدام انداختن ،ربودن ،گير اوردن
علوم مهندسى : چنگک
کامپيوتر : کد ماشينى که در يک ماژول يا پيمانه از سيستم عامل جاى داده مى شود تا کنترل را به روالى که وظيفه اى اضافى انجام مى دهد انتقال داده و در محلى متفاوت از ماژول اصلى ذخيره نمايد
عمران : قلاب
معمارى : قلاب
ورزش : ماهيگيرى قسمت گود انحناى موج
علوم نظامى : روشى که ناظرين مقدم با ان دستگاههاى کنترل خودکار هواپيماها را روى فرامين مشخص روانه مى کنند

 
کلمات مرتبط(67) 

 
 
@@hook