husband


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
husband

شوى ،کشاورز،گياه پرطاقت ،نر،شخم زدن ،کاشتن ،باغبانى کردن ،شوهردادن ،جفت کردن
قانون ـ فقه : زوج

 
کلمات مرتبط(5)