idle


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
idle

ازاد گشتن ،بيکار شدن ،بى بار شدن در حال سکون ،ساکن ،استراحت( به سبب نداشتن حريف)،بيکار،بيهوده ،بيخود،بى اساس ،بى پروپا،وقت گذراندن ،وقت تلف کردن ،تنبل شدن
علوم مهندسى : بى بار
زيست شناسى : درجاکار
ورزش : استراحت
علوم هوايى : هرزگردى

 
کلمات مرتبط(40)