impose


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
impose

تحميل کردن ،اعمال نفوذ کردن ،گرانبار کردن ،ماليات بستن بر
قانون ـ فقه : تحميل کردن اعمال نفوذ يا سوء استفاده کردن
بازرگانى : وضع کردن

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(impose):




بازگشت به واژه impose



impose upon