incident


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
incident

رويداد،ماوقع ،لازم ،فرعى ،تصادم يکانها،ناگهان اتفاق افتادن ظهور کردن ،حادثه عملياتى ،شايع ،روى داد،واقعه ،حادثه ،ضمنى ،حتمى وابسته ،تابع
معمارى : رويداد
قانون ـ فقه : ضمنى
روانشناسى : رويداد
بازرگانى : واقعه
علوم نظامى : اتفاقات

 
کلمات مرتبط(2)