interrogator


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
interrogator

قاضى تحقيق ،مستنطق ،بازپرس ،تحقيق کننده ،پرسش کننده ،بازجويى کننده
قانون ـ فقه : مستنطق
علوم نظامى : بازجويى کننده

 
کلمات مرتبط(3)