judge


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
judge

حاکم ،خبره ،حکم کردن ،قضاوت کردن ،داورى کردن ،فتوى دادن ،حکم دادن ،تشخيص دادن ،قاضى ،دادرس ،کارشناس
قانون ـ فقه : قاضى ،فتوى يا حکم دادن دادرسى کردن
روانشناسى : داورى کردن
ورزش : قاضى
علوم نظامى : قضاوت کردن داورى کردن

 
کلمات مرتبط(18)