keep


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
keep

تکفل کردن ،توقيف کردن ،پل( در يراق الات)،خوراک ،نگاه داشتن ،اداره کردن ،محافظت کردن ،نگهدارى کردن ،نگاهدارى ،حفاظت ،امانت دارى ،توجه ،جلوگيرى کردن ،ادامه دادن ،مداومت بامرى دادن
معمارى : پل
قانون ـ فقه : بازداشتن
علوم نظامى : عليق دام

 
کلمات مرتبط(138) 

 
 
@@@@keep
 
@@@keep
 
@@keep