labor


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
labor

)labour(کار،رنج ،درد زايمان ،عمله ،حزب کارگر،زحمت کشيدن ،تقلاکردن ،کوشش کردن
روانشناسى : کار
بازرگانى : نيروى انسانى ،نيروى کارگرى

 
کلمات مرتبط(70) 

 
 
@@labor