labour


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
labour

)labor(کار،رنج ،درد زايمان ،عمله ،حزب کارگر،زحمت کشيدن ،تقلاکردن ،کوشش کردن
معمارى : کار
قانون ـ فقه : کارگر
بازرگانى : کار،نيروى انسانى

 
کلمات مرتبط(31)