leave


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
leave

واگذارى ،اجازه مرخصى ،)n.vt.&vi.(اجازه ،اذن ،مرخصى ،رخصت ،باقى گذاردن ،رها کردن ،ول کردن ،گذاشتن ،دست کشيدن از،رهسپار شدن ،عازم شدن ،ترک کردن ، )leaf( :)vi.(برگ دادن
قانون ـ فقه : به ارث گذاشتن اجازه مرخصى
ورزش : ميله هاى جامانده
علوم نظامى : رها کردن ترک کردن

 
کلمات مرتبط(53) 

 
 
@@leave