like


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
like

دوست داشتن ،مايل بودن ،دل خواستن ،نظير بودن ،بشکل يا شبيه( چيزى يا کسى )بودن ،قرين ،نظير،همانند،متشابه ،شبيه ،همچون ،بسان ،همچنان ،هم شکل ،هم جنس ،متمايل ،به تساوى ،شايد،احتمالا،فى المثل ،مثلا،همگونه

 
کلمات مرتبط(61) 

 
 
کلمات مرتبط(;like):




بازگشت به واژه ;like



like f.;like son 



 
@@like