محصول ،شعبه ،نسب ،خط زدن ،حدود،رويه ،صف ،صفى در خط( ديدبانى توپخانه)، :)n.(خط،سطر،رديف ،رشته ،بند،ريسمان ،رسن ،طناب ،سيم ،جاده ،دهنه ،لجام ، :)vt.&vi.(خط کشيدن ،خط انداختن در،خط دار کردن ،(نظ ).بخط کردن( با)up ،اراستن ،ترازکردن ،استر کردن ،پوشاندن علوم مهندسى : لاين کامپيوتر : رشته الکترونيک : خط معمارى : خط قانون ـ فقه : طرز روانشناسى : خط بازرگانى : رشته ورزش : رانى در پيست مقدر امتياز اعطايى در شرطبندى روى اسب طناب مورد استفاده در قايق علوم هوايى : لوله منفردى در سيستم سيالات علوم نظامى : در سمت ،جبهه جنگ علوم دريايى : طناب خط کلمات مرتبط(606)