line chief


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
line chief

افسرجزء نيروى هوايى که در فرود امدن وبرخاستن هواپيمادرخطوط هوايى نظارت ميکند
علوم نظامى : مکانيسين تعميرات هواپيما

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(line chief):




بازگشت به واژه line chief



chief 
 line