list


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
list

سياهه برداشتن ،صورت کردن ،حاشيه ،نوار،کج شدن ،صورت ،سياهه ،جدول ،سجاف ،کنار،نرده ،ميدان نبرد،تمايل ،کجى ،ميل ،در فهرست وارد کردن ،فهرست کردن ،در ليست ثبت کردن ،شيار کردن ،اماده کردن ،خوش امدن ،دوست داشتن ،کج کردن
کامپيوتر : ليست گرفتن
قانون ـ فقه : در فهرست نوشتن
ورزش : کج شدن قايق به يک سمت
علوم نظامى : يک پهلو شدن

 
کلمات مرتبط(76) 

 
 
@@list