load


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
load

ظرفيت ،شارژ کردن ،بارگيرى کردن ،ذخيره گذارى کردن ،خرج گذارى کردن ،پر کردن تفنگ يا توپ ،فشنگ گذارى کردن ،بار مهمات هواپيما،بارگيرى مهمات ،بار داشتن( در تحليل عاملها)،کوله بار،فشار،مسئوليت ،بارالکتريکى ،عمل پرکردن تفنگ باگلوله ،عملکرد ماشين يا دستگاه ،بار کردن ،گرانبارکردن ،سنگين کردن ،فيلم( دردوربين )گذاشتن ،بار گيرى شدن ،بار زدن ،تفنگ يا سلاحى را پر کردن
علوم مهندسى : فشار
کامپيوتر : فرمانى انتقال اطلاعات از حافظه جانبى به حافظه اصلى
الکترونيک : بار خارجى
عمران : نيرو
معمارى : بار
روانشناسى : بار داشتن
بازرگانى : ظرفيت بارگيرى ،محموله
ورزش : فشنگ گذارى
علوم هوايى : بار
علوم نظامى : خشاب

 
کلمات مرتبط(189) 

 
 
@@@@@load
 
@@@@load
 
@@@load
 
@@load