log


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
log

چوب گرد،گرد بينه ،کيلومتر شمار ناو،فهرست ليست ،پيمودن ،شرح روزانه ،جدول لگاريتم ،:)n.vi.vt.(کنده ،قطعه اى ازدرخت که اره نشده ،سرعت سنج کشتى ،کارنامه ،صورت عمليات ،گزارش سفرنامه کشتى ،گزارش سفرهواپيما،گزارش روزانه عمليات هيئت ياعمليات موتورياماشين وغيره ،کندن کنده درخت ،درسفرنامه واردکردن ،ثبت کردن وقايع ، )=logarithm( :)n.(لگاريتم
علوم مهندسى : کنده چوب
کامپيوتر : ثبت وقايع
الکترونيک : جدول
معمارى : گرده بينه
علوم نظامى : لگاريتم گرفتن

 
کلمات مرتبط(34)