lop


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
lop

متلاطم شدن ،شاخه هاى خشک را زدن ،هرس کردن ،چيدن ،زدن( موى وغيره)،دست ياپاى کسى را بريدن ،باتنبلى حرکت کردن ،شلنگ برداشتن

 
کلمات مرتبط(4)