meet


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
meet

پرداختن ،ديدار،مطابق شرايط بودن ،تصادم کردن با دشمن درخور بودن ، :)vi.& vt.(برخورد کردن ،يافتن ،معرفى شدن به ،ملاقات کردن ،مواجه شدن ،تقاطع کردن ،پيوستن ، :)adj.&n.(جلسه ،نشست گاه ،درخور،مناسب ،دلچسب ،شايسته ،مقتضى ،تقاطع ،اشتراک
قانون ـ فقه : سازش کردن
بازرگانى : مطابقت کردن
ورزش : مسابقه
علوم نظامى : درخور

 
کلمات مرتبط(20)