mill


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
mill

نورد کردن ،فرز کردن اسياب ،ماشين ،کارخانه ،اسياب کردن ،کنگره دار کردن
علوم مهندسى : نورد
عمران : دستگاهى که فلزات را تراش ميدهد
شيمى : اسيا
ورزش : هل دادن
علوم هوايى : فرز کردن

 
کلمات مرتبط(84) 

 
 
@@mill