mounting


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
mounting

مونتاژ،گارد،سوار کردن وسايل ،پايه ،نگين دار،ارايش ،اسباب ،سوار شدن يا کردن
علوم مهندسى : نصب
نجوم : استقرار
ورزش : دسته و پشت بند دسته شمشير
علوم نظامى : وسايل سوار شده روى يک دستگاه سر هم کردن وسايل

 
کلمات مرتبط(11)