nip


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
nip

گازگرفتن ،کش رفتن ،جوانه زدن ،شکفتن ،مانع رشدونموشدن ،ببادانتقادگرفتن ،دراثرسرما بيحس شدن ،صدمه زدن ،دردناک بودن ،جفت جفت زدن ،پريدن ،جيم شدن ،چيزى ،جزئى ،نيش ،زخم زبان ،سرمازدگى(گياه وجوانه ها)،طعم تندوتيز(مثل فلفل)،سوزش ،دزدى ،منگنه ،گيره ،ذره ،خرده
علوم هوايى : فشار موضعى بين دو جزء يا قطعه مجاور

 
کلمات مرتبط(4)