note


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
note

تفسير،قبض ،نامه رسمى ،نامه اى که به وسيله نماينده سياسى به حکومت خارجى تسليم مى شودaide-memoire ،سند،اسکناس ،(مو ).کليد پيانو،اهنگ صدا،خاطرات ،تبصره ،يادداشت ها(درجمع)،يادداشت کردن ،ثبت کردن ،بخاطر سپردن ،ملاحظه کردن ،نت موسيقى نوشتن ،توجه کردن ،ذکر کردن
قانون ـ فقه : pro-memoria
بازرگانى : يادداشت ،درنظر گرفتن ،تذکر

 
کلمات مرتبط(64) 

 
 
@@note