offered
池上遼一
offered
žrtva
pružio
ponuđene
ponuđen
ponudila
ponuda
nudimo
nudi
na raspolaganju
dar
Free for individual usage/Besplatan za osobnu uporabu
offered
OFFERED
OFFERTO. TENTATO. PRESENTATOSI. FATTO UN'OFFERTA. SACRIFICATO
offered
OFFER
[.abbr. & v. & n]: ايجاب ، اظهار يا ابراز کردن ، عرضه کردن ، پيشنهاد (در مناقصه و مزايده) ، تقديم داشتن ، پيشکش کردن ، عرضه ، پيشنهاد کردن ، پيشنهاد ، تقديم ، پيشکش ، ارائه
{عمران}: پيشنهاد
{معمارى}: عرضه
{قانون و فقه}: ايجاب ، به دست اوردن
{بازرگانى}: پيشنهاد کردن
واژه هاى شامل offer ـ (26)