عمليات ،عمل کردن ،به کار انداختن ،اداره ،گرداندن ،عمل جراحى ،گردش ،وابسته به عمل ،عملکرد،بهره بردارى علوم مهندسى : عمل کامپيوتر : عمليات عمران : عمليات معمارى : جنبش قانون ـ فقه : بهره بردارى روانشناسى : عمل بازرگانى : عمل علوم نظامى : کار کردن با يک وسيله کلمات مرتبط(119)