operator


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
operator

عملگر،کارگردان ،اپراتور،تلگرافچى ،متصدى دستگاه ،متصدى ،عمگر،گرداننده ،عمل کننده ،تلفن چى
علوم مهندسى : عامل
کامپيوتر : اپراتور
الکترونيک : پخشگر
قانون ـ فقه : متصدى
شيمى : عملگر
بازرگانى : متصدى ماشين ،مجرى
علوم نظامى : خدمه وسيله

 
کلمات مرتبط(45) 

 
 
@@operator