organize


English Wikipedia - The Free EncyclopediaDownload this dictionary
ORGANIZE
History
Jenna Arnold and Greg Segal co-founded ORGANIZE in late 2013 after Segal's father, Rick Segal, was forced to wait five years to undergo a heart transplant. ORGANIZE was launched at Summit Series in Eden, Utah with a focus on creating new technology systems and marketing channels to increase the number of organ transplants every year in the US.

See more at Wikipedia.org...

 
Organizing (management)
Organizing is a systematic process of structuring, integrating, co-ordinating task goals, and activities to resources in order to attain objectives.

See more at Wikipedia.org...


© This article uses material from Wikipedia® and is licensed under the GNU Free Documentation License and under the Creative Commons Attribution-ShareAlike License
ويکي پدياي فارسي – دانشنامه رايگانDownload this dictionary
سازماندهي

سازماندهی، عمل بازآرایی اجزاء است که بر اساس یک یا چند قاعده صورت می‌گیرد. در مدیریت، سازماندهی را فرایندی می‌دانند که طی آن با تقسیم کار میان افراد و گروه‌های کاری و ایجاد هماهنگی میان آنها، برای کسب اهداف تلاش می‌شود.سازماندهی در حکم فرایندی است که به صورت پیوسته و مستمر ادامه دارد و حیات سازمانی به اطمینان از وجود ساختاری که اثربخشی و کارایی را حاصل گرداند، بستگی خواهد داشت. در واقع سازماندهی شامل وظایفی است که باید اجرا شود، تشخیص کسانی است که باید اجرا کنند، چگونگی گروه‌بندی وظایف و تعیین کسانی است که باید گزارش دهند یا گزارش بگیرند. باتوجه به تعریف فوق، این فرایند شامل سه مرحلهٔ زیر است:
  1. طراحی و تعریف کارها و فعالیت‌های ضروری
  2. دسته‌بندی فعالیت‌ها بر حسب مشاغل و منصب‌های سازمانی تعریف شده
  3. برقراری رابطه میان مشاغل و منصب‌های سازمانی، برای کسب اهداف مشترک.

به دیدن ما بیایید Wikipedia.org...


© در نگارش اين مقاله از مطالب ويکي پديا® استفاده شده و تحت مجوز مستندات آزاد گنو شده و تحت سند مجوز عوام خلاق Creative Commons Attribution-ShareAlike
THE Eng-Cro DictionaryDownload this dictionary
organize
ustrojiti  
 
urediti  
 
udesiti  
 
prorijediti  
 
priređivati  
 
prirediti  
 
podizati  
 
osnovati  
 
organizirati  
 
organiziraju  
 
isposlovati  
 
dati organe  

Free for individual usage/Besplatan za osobnu uporabu
hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
organize

تشکيل دادن ،ارايش دادن ،مرتب کردن ،سازمان دادن ،تشکيلات دادن ،درست کردن ،سرو صورت دادن ،متشکل کردن
قانون ـ فقه : تشکيل دادن
بازرگانى : بازار سازمان يافته
علوم نظامى : ارايش دادن موضع


Dizionario inglese-italiano 1.0.012Download this dictionary
ORGANIZE
ORGANIZZARE. ORGANIZZARSI