out


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
out

در حال اعتصاب ،غير متداول ،فاش شده ،علنا"،اخراج بازيگر،اوت ،دريافت کننده سرويس ،دستگاه خاموش ،در بيرون ،تمام ،بيرون از،افشا شده ،اشکار،بيرون ،خارج از حدود،حذف شده ،راه حل ،اخراج کردن ،اخراج شدن ،قطع کردن ،کشتن ،خاموش کردن ،رفتن ،ظاهر شدن ،فاش شدن ،بيرونى
قانون ـ فقه : از زير چاپ درامده
ورزش : مربوط به 9 بخش اول زمين 18 بخشى گلف سوختن يا اخراج توپزن
علوم نظامى : خارج بيرون

 
کلمات مرتبط(671) 

 
 
@@@@@@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@@out
 
@@@@@@@@out
 
@@@@@@@out
 
@@@@@@out
 
@@@@@out
 
@@@@out
 
@@@out
 
@@out