غير از،در خارج ،در بيرون ،بيرونى ،غير معمولى ،به سمت خارج ،منطقه دور از محدوده پرتاب ازاد،گوش ،لبه خارجى از منحنى پيچ اسکى ،بيرون ،برون ،ظاهر،محيط،دست بالا،برونى معمارى : رويه قانون ـ فقه : حداکثر ورزش : قسمت بدن ورزشکار دورازسمت چرخش ،خم کردن بدن به قسمت خارجى منحنى پيچ اسکى کلمات مرتبط(37)