overhead


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
overhead

مقدار پردازش مورد نياز براى اتمام يک کار معين ،سر بالا،در هوا،منابع حاشيه اى ،منابع انسانى و اقتصادى که در پشتيبانى غير مستقيم يکانها به کار مى رود،دربالاى سر،مخارج کلى ،سرجمع ،بالاسرى ،هوايى
علوم مهندسى : در بالاى سر
کامپيوتر : بالاسرى
شيمى : سر ستون
ورزش : ابشار
علوم نظامى : بالاى سر

 
کلمات مرتبط(23)