روى هم افتادن ،نيمه نيمه رويهم افتادن ،تطابق کردن ،پوشاندن ،پوشش دو چيز رويهم ،بر روى هم قرار گرفتن ،رويهم افتادن( دولبه چيزى)،اصطکاک داشتن ،اشتراک داشتن علوم مهندسى : نيمه نيمه پوشاندن کامپيوتر : اشتراک داشتن شيمى : همپوشانى روانشناسى : همپوشى بازرگانى : فصل مشترک علوم هوايى : روى هم امدن لبه دو ورقه و يا تکرار کناره يک تصوير در دو چارچوب علوم نظامى : افتادن رويهم کلمات مرتبط(9)