overlay


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
overlay

جايگذاشت ،کاغذ کالک ،کالک ،پوشش ،اندود،پوشيدن ،زياد بار کردن ،رويهم قراردادن ،(اسکاتلند )کراوات ،جاى گذاشت ،جاى گذاشتن
کامپيوتر : جاى گذاشتن
علوم نظامى : شفاف

 
کلمات مرتبط(5)