patch


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
patch

بهم پيوستن ،تکه ،مشمع روى زخم ،قطعه زمين ،جاليز،مدت ،زمان معين ،وصله ناجور،وصله کردن ،وصله دوزى کردن ،تعمير کردن ،بهم جور کردن ،سرهم کردن
علوم مهندسى : وصله کردن
ورزش : محدوده ¹ 2در ¹ 4متر براى تمرين اسکيت

 
کلمات مرتبط(8)