peg


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
peg

ثابت نگه داشتن قيمت( با)out ،ميله وسط زمين کروکه ، :)vi.vt.&n.(ميخ ،ميخ چوبى ،چنگک ،عذر،بهانه ،ميخ زدن ،ميخکوب کردن محکم کردن ،زحمت کشيدن ،کوشش کردن ،درجه ،دندانه ، )pegged( :)adj.(دربالا پهن ودر پايين نازک(شبيه ميخ)
علوم مهندسى : ميخ زدن
معمارى : گلميخ
قانون ـ فقه : تعيين حدود کردن
ورزش : ميخ

 
کلمات مرتبط(23)