pilot


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
pilot

Programming Inquiry Learning or Teachingيک زبان برنامه نويسى ،زبان پايلوت ،راهنماى ناو،راهنمايى کردن ،ناوبرى کردن ،ليدر،خلبان هواپيما،راننده کشتى ،اسباب تنظيم وميزان کردن چيزى ،پيلوت ،چراغ راهنما،رهبرى کردن ،خلبانى کردن ،راندن ،ازمايشى
کامپيوتر : پيلوت
قانون ـ فقه : ناخدا
ورزش : راننده قايق روى يخ
علوم نظامى : راهنماى ناوبرى

 
کلمات مرتبط(38)