plant


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
plant

واحد صنعتى ،تجهيزات کارگاه ،محل کارخانه يا کارگاه ،کاشتن ،کشت و زرع کردن ،نهال زدن ،در زمين قرار دادن ،مستقر کردن ،گياه ،نهال ،رستنى ،نبات ،ماشين الات کارخانه ،دستگاه ،ماشين
علوم مهندسى : وسايل
عمران : کارگاه
معمارى : نهال
قانون ـ فقه : غرس کردن
شيمى : تاسيسات
زيست شناسى : گياه
بازرگانى : کارخانه ،تاسيسات

 
کلمات مرتبط(96) 

 
 
@@@plant
 
@@plant