play-off


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
play off

مسابقه را باتمام رساندن ،در مسابقه حذفى شرکت کردن ،وابسته به مسابقات حذفى ،مسابقه حدفى ،از سر خود وا کردن

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(play off):




بازگشت به واژه play off



off 
 play