pledge


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
pledge

التزام سپردن ،گرو گذاشتن ،رهن گذاشتن ،عين مرهونه ،مال گروى ،گروگذار،درگروگان ،وثيقه ،ضمانت ،بيعانه ،باده نوشى بسلامتى کسى ،نوش ،تعهد والتزام ،گروگذاشتن ،بسلامتى کسى باده نوشيدن ،متعهد شدن ،التزام دادن
قانون ـ فقه : مال مورد وثيقه
بازرگانى : وثيقه ،متعهد کردن
علوم نظامى : رهن

 
کلمات مرتبط(19)