plot


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
plot

نمودار،سنگ وسط چهارراه ،بردن نقاط روى طرح ،ثبت مسير يا نقاط،تعيين کردن محل هدف يا دشمن روى نقشه ،رسم کردن مسير حرکت روى نقشه ،رسم نمودن ،موضوع اصلى ،دسيسه ،قطعه ،نقطه ،موقعيت ،نقشه کشيدن ،طرح ريزى کردن ،توطئه چيدن ،رسم کردن ،کشيدن
علوم مهندسى : طرح ريزى کردن
کامپيوتر : ترسيم
معمارى : نشانه ميان چهارراه
قانون ـ فقه : توطئه چيدن
شيمى : رسم کردن
بازرگانى : شکل کشيدن
ورزش : رسم
علوم نظامى : ردنگارى يا ردنگارى کردن
علوم دريايى : رديابى کردن

 
کلمات مرتبط(23)