plug


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
plug

فيش ،شمع ،درپوش ،سوراخ گيره ،قاش ،دوشاخه ،کليد اتصال ،سربطرى ،توپى گذاشتن( در)،بستن ،درچيزى را گرفتن ،قاچ کردن ،تير زدن ،برق وصل کردن
علوم مهندسى : سوراخگير
کامپيوتر : دو شاخه
الکترونيک : دوشاخه
معمارى : دوشاخه برق
ورزش : اسب مسابقه از نوع پست و نامناسب نوعى طعمه ماهيگيرى با چند قلاب
علوم هوايى : درپوش
علوم نظامى : بيرون زدن

 
کلمات مرتبط(73) 

 
 
@@plug